#تو_از_کجا_پیدات_شد_پارت_91


نسیم؟!ما چیکار کردیم با هم؟!

تو چیکار کردی؟ با بچمون؟! اون بچه حق زندگی داشت...





مهسا:

با دیدن اسم نوشین روی صفحه ی موبایلم سریع جواب دادم: سلاااام نوشین جونم....

- مهسا؟! رفتی دکتر؟!

اخم کردم: سلام نمیدی؟!

- خفه شو بابا...دارم از استرس میمیرم...

دستمو روی شکمم گذاشتم: خاله ...سیزده هفتمه!کوچولوام ولی قلبم میزنه!...

-...........

- نوشین؟! پشت خطی؟!

- مهسا نصف شبی شوخیت گرفته؟! احمق...تو ...وای! میخوای نگهش داری؟!

عصبانی شدم: نوشین روزی ده بار ازم میپرسی میخوای نگهش داری؟ اره اره اره....به نظرت میتونم الان سقطش کنم؟!

- چرا وقتی کوچیکتر بود سقطش نکردی مهسا؟! چرا انقد احمقی؟! بدون شوهر؛با شناسنامه ی سفید؟!! میخوای چه خاکی بریزی سرت؟!

نفس عمیقی کشیدم: نمیدونم..نوشین؟!

- هان؟!

+از عماد خبری نداری؟!!

-چند روز پیش رفته بوده جلو در خونتون؛ با امیر جونم!!! ( خندیدم) دعواش شده"!( خندم جمع شد) امیرم تا میخورده زدتش...

اخم کردم: امیر خیلی بی جا کرده کتکش زده...

- هی هی! ارومتر...مواظب باش در مورد عشقم درست حرف بزن

romangram.com | @romangram_com