#پارک_پارت_86


شایان با خنده گفت:

- نریزه پایین.

من – چی؟

شایان – سقفت.

من – نه نترس.حواسم بهش هست.

ارشیا – خب چیز دیگه ای هم میخواین برین؟

رفتیم تو فکر که شایان گفت:

- نه دیگه.ساعت 10.بریم یه جایی شام بخوریم.موافقین؟

همه موافقتمونو اعلام کردیم و رفتیم سمت ماشینا.

قبل از اینکه سوار بشیم،آرتا آدرس یه فست فودی رو داد تا بریم اونجا.وقتی رسیدیم،پارک کردیم و رفتیم داخل.یه میز 6 نفره پیدا کردیم و نشستیم.آرتا گفت:

- خب چی میخورین؟

ارشیا – من پیتزا رست بیف.

من – منم پیتزا رست بیف.

دِلی – من ساندویچ رست بیف.

شادی – من لازانیا.

شایان – من پیتزا مخصوص.

آرتا – منم همبرگر.نوشابه چی؟

من – کوکاکولا.

آرتا – چیز دیگه؟

romangram.com | @romangram_com