#من_پلیسم_پارت_68
باهم رفتیم بالا.انگار تو اون لحظه هممون یادمون رفته بود کی هستیم.شده بودیم عین بچه ها.
سر میخوردیم و جیغ میزدیم.البته آقایون داد میزدن!جیغ ماله خانوماس عربده مال آقایونه
(البته با عرض پوزش فراوون از خواننده های ذکور داستان!!)
انقد جیغ زده بودم که گلوم میسوخت.ننم نمبود بگه آخه مگه مجبوری دختر؟
خلاصه کلی کیفیدیم.
ولی اگه میدونستم تهش قراره از تو دماغمون در بیاد عمرا این پیشنهاد سورتمه سواری رو قبول میکردم!!!!
بعد دو ساعت مفت سورتمه سواری و عشق و حال برگشتیم تو سالن.....ولی چشمتون روز بد نبینه!تا وارد شدم دیدم وااااااااااای....
یه عده مرد بادکنکی خیلی خیلی گنده!ازینا که معلومه خیلی میرن بدنسازی!وایساده بودن جلو در!
هیکلشون دو برابر هیکل امیر بود!امیری که من فکر میکردم چقد هیکلیه!جلو اینا که تعدادشون کمم نبود جوجه به حساب میومد!!
من واقعا داشتم شاخ درمیوردم.پس غلت تغییر چهره فربد این بود!خیلی زیاد بودن.حدود بیست نفری میشدن!همشونم لباسای مشکی همه یه دست کچل سراشون نور لوستر بزرگ وسط سالنو بدجور منعکس میکرد
یعنی یه درصد هم نمیتونستم احتمال بدم موقع درگیری بتونیم یه کاری بکنیم.!!!!!
همشون دست به سینه با ابروهای تو هم داشتن مارو نگاه میکردن.
اون لحظه دهنم رفت سمت اون جکه که سیما میگفت!:وزیر نفت هیچوقت به کره ایا نفت نمیده چون همشون شکله همن!اونوقت نمیدونهپولشو باید از کی بگیره!!!
اینام همشون شکله هم بودن1ولی به نظر نمیرسه اینا همه از یه ننه به وجود اومده باشن!آخه کی میتونه یهو بیستا پسر یه شکل به دنیا بیاره!
یکیشون پاهاشو جابجا کرد که با این حرکتش به خودم اومدم.سریع تغییر چهره دادم و با خوشحالی رفتم سمت فربد:وااااای فربد اینا چقد جیگرن!آدمای توئن؟
فربد اصلا انتظار یه همچین برخوردی رو ازم نداشت آخه با تعجب گفت:نترسیدی؟
_نـــــع...اینا خیلی جیگرن!چقد خوش هیکلن!
بعدش با شجاعت هرچه تمامتر که اصلا از خودم اونم تو اون شرایط توقع نداشتم رفتم جلوتر.دستمو مالیدم به بازوی گنده و به طرز اعجاب انگیزی مثل سنگ یکیشون!
نازش کردم و با یه لبخند خیلی خیلی عشوه ای نگاهش کردم.
romangram.com | @romangram_com