#دزد_قلبم_پارت_125
اخمی کردم و خواستم برم که گفت:کجا؟
-برم بکپم
-قبل اینکه بکپی از دل من دربیار
با تعجب نگاش کردم:چیو؟؟
دستشو بالا آورد و درحالیکه گردنبندو نشون میداد گفت:اینو
-خب؟
-خب که خب من از تو طلا خواستم
لبخندی زدم و گفتم:من خودم خواستم واست بگیرم
اخمی کرد و گفت:پس بگو خانوم چرا تو این دوماه دست به حقوقش نمی
چشمکی زدم و به سمت اتاقم رفتم که ارغوان صدام زد:شکو
برگشتم سمتش که با لبخند گفت:دوست دارم
romangram.com | @romangram_com