#طلسم_ابدی_(جلد_دوم)_پارت_79
جیک با تعجب به استفنی نگاه کرد...
_سلام جیک...
_تو اینجا چیکار میکنی؟!
_خب...اومدم...اومدم ببینمت!
جیک با تردید به استفنی نزدیک شد..
_اومدی منو.....
استفنی سرش را تکان داد....
_برو استف....الان اصلا حوصله ی بحث کردنو ندارم!
_من نیومدم اینجا باهات بحث کنم جیک!
romangram.com | @romangram_com