#رویای_واریا_پارت_53
یان بلافاصله جواب داد:نه نه البته که نه ،منو ببخشین....واریا .
-تو هم باید اورا یان صدا کنی فورا از همین حالا .
-بله البته من هم متوجه شده بودمکه قبل از رسیدن مابه فرانسه باید این کارو بکنیم .
-هر د و شما همین الان شروع کنین و به من بگین بدونم ایا راجع به این موضوع با کسی صحبت کردین؟
-نه هیچ کس.واریا سریع جواب داد.
-مادرت هم هیچ شکی نبرد؟
-من نگران این هستم که ناچارا به دکترش خیلی....دروغ گفتم .ولی خوب مادرم مریض تراز این هست که به این چیزها اهمیت بده و گوش کنه .اوفقط منتظر رفتن به سوئیس بود چون این رو اخرین شانس خودش می دونه و بابت ان هم خیلی خوشحاله .
-خیلی خوب!بسیار خوب !جناب ادوارد حرفهیا او را باورد و تائید کرد .
-لطفا اجازه بدین ....من می خوام از شما تشکر کنم .
romangram.com | @romangram_com