#پسرای_بازیگوش_پارت_93
حرکات امیر و میلاد خیلی مشکوک بود بیخیال بچها شدمو پیش میلادو امیر رفتم....
امیر از عصبانیت زیاد سرخ شده بودو میلاد قصد اروم کردنشو داشت .
_بچها چی شده؟
تازه متوجه من شدن…
میلاد_هیچی ،امیر داره خیلی گندش میکنه!
امیر_من گندش میکنم؟
روکرد به منو گفت:
_آقا رفته دریارو دست یکی سپرده که هر و از بر تشخیص نمیده ،دختره ی چلوفتی نمیدونه وقتی داره غذا درست میکنه نباید بچه رو بغل بگیره..
باتعجب گفتم:
دریا؟؟مگه چی شده !
_چه خبر؟ والا من هیچی از حرفاتون نفهمیدم.
میلاد_کف دست دریا سوخته.
_چی؟؟؟مگه احمدی پیشش نبوده؟
امیر_همینه دیگه ،کنارش بوده و دست طفلکی رو سوزونده!
شدم گوله ی آتیش،
احمدیه احمق ،داشته چه غلطی میکرده؟
مشتی توسینه ی میلاد زدم
romangram.com | @romangram_com