#پسران_مغرور_دختران_شیطون_پارت_90
_ من چنين چيزى نميخوام و قبول ندارم ..
سپهر _ اى بابا مى تونى اين عقد صورى رو هم بهم بريزى ... بزار فكركنم مثلا دست و دلبازم .. تو واقعيت كه نمى تونم از اين حماقتا بكنيم
_ اگه موقعه طلاق مهريمو خواستم ..
سپهر با شيطنت لبخند زد ...
سپهر _ منم اونوقت همه چيزو به خانواده ات مى گم
زير لب غرلند كردم ديونه
با خنده گفت :
سپهر _ خودتى
با تذكر محضر دار از سپهر دور شدم و ديگه باهاش كوچكترين حرفى نزدم .
حالا نوبت پندار و صحرا بود
محضر دار سوال قبلى رو دوباره از پندار پرسيد
پندار _ حاج آقا يه جلد كلام الله مجيد ، 500 تا شاخه گل رز ، 1393 تاهم سكه ...
صحرا متعجب گفت :
صحرا _ چرا اين همه ..
پندار _ چون امسال سال 93 ميخوام تعداد سكه اى كه مهرت مى كنم با تاريخ عقدمون يكى باشه ..
romangram.com | @romangram_com