#نقاب_من_پارت_151


بلند داد زدم و گفتم:

-ميفهمي لعنتي ميفهمي؟

سامي با دو هودشو به من رسوند
اما به طرف ويلا دويدم و به طرف پارکينگ رفتم و موتورمو در اوردم و به سرعت از اون جا دور شدم تا به مسابقه خيابوني برسم

****

يک سال قبل

يا جيغ از جام پريدم ناخداگاه منم جيغ زدم و از روي تخت افتادم پايين
لورا دوديدم که منو بست به فش:

-الاغ توي بيشعور مگه به من قول ندادي که صبح منو ببري پيش ديويد

من فقط نگاهش ميکردم
وقتي ديد حرف نميزنم بالشتي طرفم پرت کرد و گفت:

-اي کور شي الهي زود باش خبر مرگت چرا عين بز زل زدي به من؟

عاقلانه نگاهش کردم و گفتم:

-يعني خوشم مياد بخواطر سامي حاضري وحشي بشي

جيغ کشيد و به طرفم اومد با ديدنم سر جاش ايستاد و گفت:

-اين لباسا چيه تنت راستي تو کي اومدي؟

يادم افتاد که امروز بايد خودمو به اون راه بزنم و گفتم:

-اوه خداي من من کي اومدم اين جا
لورا سريع گفت:

-حالا سريع برو يه دوش بگير لباس بپوش بريم سونيا نميفهمي من قلبم داره مياد تو دهنم

به زور از جام بلند شدم و زيپ لباسمو پايين کشيدم به طرف حموم رفتم و يه دوش مفصل گرفتم

romangram.com | @romangram_com