رمان نقاش مزاحم (جلد دوم)

#نقاش_مزاحم_(جلد_دوم)_پارت_35


کاری کردی فقط ببینی بد شه حالم

بی حوصله اینه میزنه شب تو خوابم

از قصد که بشم سر نوشیدنی پرسه میزنم تو کوچه پس کوچه های شهر

هنوز عشقت هست نزار بره از دست

واسه جدایی بالاخره عزیز دلم وقت هست

بیا بشکن غم این خونه رو اما به دلم دست نزن

منه دیوونه رو با غرورت بیا پس نزن

دلم آتیشه ولی حالیشه بزن از نوشیدنی این دل تو و هی دست نزن

تنهایی مال منه دلم که دم نمی‌زنه

آدم عاشق سره یه چیز کوچیک بهم نمی‌زنه

شبگردی کاره منه غصه شب و یار منه

《محسن ابراهیم زاده/شبگردی》

رسیدیم بیمارستان وقتی چشمم به اسم بیمارستان افتاد استرس بدی به جونم افتاد چون دقیقا همون بیمارستانی بود که دکتر فرحی بهم گفته بودن بیماریم چیع! خدا خدا می‌کردم ماریا و همون دکتری که بهم گفتن مریضیم چیه امشب شیفتشون نباشه.

romangram.com | @romangram_com