#لرد_سوداگران_پارت_84
_کی اومدی؟
_دوروزه اینجا زندانیم عشقم
به ویدا و وندا نگاه کردم که خیره بهم زل زدن به خودم نگاه کردم که یه شلوار فقط پام بود ،الان میخاستن بگن تا حالا مرد ل*خ*ت ندیدن اینطوری زل زدن
_خوب کردی موندی
_من فرار نمیکنم استراحت کن جون سخت
_توم دست به تیکه انداختنت خوبه، هستی
_اخه الان هر کی بود با چهارتا تیر مرده بود
_نه من
_درسته عزیزم
اومد جلوم وایساد دستش و به سمت باندام دراز کرد، به چشماش زل زدم واخم کردم
_دستت بهم نخوره هستی میدونی که بدم میاد
_وای مرداس هنوز این وسواست و کنار نذاشتی
روم و ازش برگردوندم و برگشتم تو اتاق باندا رو باز کردم به خودم تو آیینه نگاه کردم، زخمای بزرگی بود گلوله های 7میل فقط میتونن همچین زخمی ایجاد کنن
رفتم تو حموم و زیر اب سرد وایسادم تو ذهنم سوالای زیادی بود ولی نمیدونستم کی پشت این قضیس خیلی موردا وجود داره ولی نمیتونستم حدس بزنم کی میتونه این همه حسابگر تو همه اعواملی که به من مربوطه دخالت کنه
زخمام و ضدعفونی کردم از حموم خارج شدم به لباسام رو تخت نگاه کردم، پوشیدم و رفتم بیرون هنوز تو پذیرایی بودن کنار هستی نشستم که پاهاش و جمع کرد
_مرداس چی میخای ازم
romangram.com | @romangram_com