#حجاب_من_پارت_23


صدای یه زن اومد_ بله اقای دکتر

طاها_ زود یه برانکارد بیارین اینجا

دو دقیقه بعد یه برانکارد اوردن منو گذاشتن روش

........

الان چند دقیقه ای میشه که دوباره برگردوندنم تو اورژانس طاها هم که ماشالله داره دوباره اومده ورِ دلِ من

من مونم این کارو زندگی نداره؟ همش داره تو بیمارستان میچرخه پس کی مریضاشو ویزیت میکنه

همینجور داشتم تو دلم حرف میزدم که صداش اومد

طاها_ خب خداروشکر کمرت چیزیش نشده فقط چون محکم خوردی زمین خیلی درد داشتی

_ هنوزم درد دارم

طاها_ بله همون. به پرستار میگم برات مسکن بزنه ان شاءالله دردت خوب میشه چندتا دارو هم مینویسم برات

تا گفت مسکن سکته کردم

با ترس آب دهنمو قورت دادم _ آمپول؟

همونجور که سرش پایین بود و داشت دارو مینوشت جواب داد

طاها_ آره آمپول

romangram.com | @romangram_com