رمان هر اشتباهی عشق نیست

#هر_اشتباهی_عشق_نیست_پارت_67


با صداي نفسهاش و بوي عطرش مي فهميدم دوباره داره آروم نزديك ميشه ...

درست مثه شيري كه داره به شكار نزديك ميشه طوري آروم ميومد كه نترسم و فرار نكنم ...


تقريبا فاصله اي بينمون نبود و قفسه سينه من به وضوح بالا و پايين مي رفت...


هيچ كدوممون نمي تونستيم كتمان كنيم الان تو دلمون چه خبره ...



دست بهم نزد فقط گوشش رو آورد زير گوشم...


خيلي آروم...


طوري كه خودمم به زور شنيدم زمزمه كرد




romangram.com | @romangram_com