#غم_نبودنت_پارت_145
کیفمو و گذاشتم رو میز وسط مبلا و گفتم_ببین دختر جون..اون روزا من یه مشگلی داشتم که دلیل هم نمیبینم واسه تو توضیحش بدم..ولی امیر اشتباه برداشت کرده..شایدم اشتباه نبوده شاید من واقعا مقصرم..هرکس برداشت خودش و داره ولی من ..تمام این چهار سال و منتظرش نشستم.میدونستم که میاد و دیدی که اومد.الان..داشتن امیر حق منه.تو هم هر کاری کردی حتما دلت خواسته.کسی مجبورت نکرده بود. پس حق نداری سرش منت بذاری چون ازت تقاضای کمک نشده بود.اگه واسه دلت این کارو کردی پس نباید هیچ چشم داشتی بهش داشته باشی ولی اگه با قصد و قرض بوده..به کاهدون زدی رفیق..چون امیر دلش یه جای دیگه است..
مانا عصبی شده بود جوری که گفتم الان پا میشه میاد میزندم..
مانا_حق تو..از کدوم حق حرف میزنی...این حقه منه..موقعی که نیازت داشت نبودی به جاش من بودم..از زندگیم زدم از وقتم از جوونیم از خوشیام زدم از تمام لحظه هام زدم بخاطر امیر..بهترین موقعیتای ازدواج واسم پیش اومد ولی بخاطر امیر ردشون کردم..چون اونجا تو اون لحظه ها اون بخاطر کارای تو داشت دیوونه میشد.تو اون لحظه ها من بودم به دادش رسیدم کمک حالش شدم دستشو گرفتم و نجاتش دادم وگرنه الان یه معتاد مفنگی تحویل جامعه میدادیم.فکر کردی الکی واسه خودش شده اقای دکتر؟نخیر..با کمکای من بود با حمایتای من و بابام به اینجا رسید..تو دانشگاه پذیرش گرفت.من بودم همیشه براش یه محیط امن درست میکردم که با ارامش و بدون فکر به درس خوندش برسه..من همه وقت و زندگیمو خرجش کردم..
امیر علی_چند بدم از زیر منتت در بیام..؟
هر دومون با ترس برگشتیم سمتی که امیر ایستاده بود .ناراحت بود بازم رگه های قرمز تو چشمش بود ولی نه از عصبانیت از خستگی شایدم از ناراحتی...یعنی همه حرفامونو شنیده؟
امیر علی_منکرش نمیشم..تو تمام مدت کمکم کردی..اگه نبودی اره شاید الان یه بنگی بدبخت بودم که کارتون خواب هم شده بودم.اگه تو نبودی شاید الان اینی نبودم که روبروت ایستاده و از شنیدن حرفات تعجب کرده..میدونی مانا من اون لحظه ها فکرم اصلا کار نمیکرد و متوجه اطرافم نبودم وگرنه نمیذاشتم هیچ وقت خودت و حروم من کنی..ازت انتظار نداشتم..فکر نمیکردم تو و اون کمکات با خواهش همراه باشه..فکر میکردم تو دیگه محبتات خالصه..نابه واسه خودمه..فکر میکردم یه دوست واقعی هستی کسی که دردمو فهمیده و شده درمونش..الانم با تمام وجودم ازت ممنونم ولی..
سرش و تکون داد و گفت_ازت انتظار نداشتم..من واقعا نمیخواستم جوونیت و به پای من بریزی..که اخرش هم دست خالی بمونی..
مانا بغض کرده گفت_نه امیر..من منظوری نداشتم..باور کن..
امیر علی_خوبه ادم گاهی خونه خودش هم سرزده بیاد..
داشت میرفت سمت اتاقش که مانا دویید دنبالش و بازوش و گرفت..
دستام و مشت کرده بودم .خواستم یه قدم برم جلو ولی ایستادم..نه غزل اروم باش..وایسا و ببین چی میشه..تو وکیل وصی بقیه نیستی..
امیر برگشت سمتش و گفت_برو دنبال زندگیت..با من به جایی نمیرسی..من یه ادم از دنیا بریدم..
امیر دست گذاشت رو سینش و گفت_تو این دل بی صاحابم هیچی نیست..نه باور..نه عشق ..نه احساس.هیچی ندارم که بخوام خرج کسی کنم..برو مانا.
مانا گریه میکرد و میگفت_امیر تروخدا..منظوری نداشتم..دیوونه من دوستت دارم باورم کن..
دست امیر و گرفت و خودش و انداخت تو ب*غ*لش..
مانا_امیر باور کن من اون لحظه همش با عشق به تو کنارت بودم..ترو خدا ببخش..باور کن که میخوامت..
امیر_تو منو ببخش.میدونم واسم کم نذاشتی...ولی کاشکی از همون اول بهم میگفتی قصدت چیه؟اینم بدون..من مدتهاست دیگه نمیتونم چیزی و باور کنم..
مانا ساکت شد.خیره شده بود تو صورت امیر علی .فاصلشون خیلی کم بود.مانا بی حرف صورتش و نزدیک تر میکرد و خودش و میکشید بالاتر که یه دفعه صورت امیر و یه اخم غلیظ گرفت و مانا رو از خودش جدا کرد و رفت تو اتاقش و در و محکم به هم کوبید..
میخواست چه غلطی بکنه دختره بیشعور..از فکرشم قلبم تند تند میزنه.اگر همچین اتفاقی میفتاد نمیدونم زنده از این خونه بیرون میرفتم یا نه؟
مانا عصبی برگشت سمت منو گفت_تو عوضی یه بار نابودش کردی بست نبود که الان دوباره جفت پا اومدی تو زندگیش..هم داری منو نابود میکنی هم امیرو..حالم ازت بهم میخوره..اینم بدون کور خوندی..نمیذارم امیر و ازم بگیری..
و با عصبانیت از خونه زد بیرون..
با بی حالی نشستم روی تک مبل وسط سالن..فکر کنم فشارم داره میفته.چرا همه اصرار دارن که من امیر و نابود کردم..
سرم از زور درد در حال ترکیدن بود.دوست داشتم یه مسکن داشتم میخوردم و همینجا میخوابیدم.کجا؟خونه امیر علی..از فکرشم خندم میگیره..
بعد از چند دقیقه صدای در اومد و امیر اومد تو سالن.بلوز و شلوار گرمکن سفید مشکی پوشبده بود.خسته بود و پریشون..
منو که دید پوزخند زد و گفت_تو نمی خوای قهر کنی بری؟
_مانا قهر کرد؟
سرش و اروم به معنی اره تکون داد..
_یعنی ممکنه دوباره اشتی کنه..
romangram.com | @romangram_com