#گریان_تر_از_گریان_پارت_101

با عصبانیت گفتم: هه الان که فکر میکنم میبینم شما علاوه بر مشکل شنوایی در بینایی هم مشکل دارین در ضمن از دفعه ی دیگه یه نگاهی به خودتون داخل اینه بندازین بعد به دیگران بگید چاق ادم خوبه حتی اگه چاقم باشه چاق خوش هیکل باشه نه مثل شما که ادم حالش بد میشه بهتون نگاه کنه.

_اگه اینطوری اروم میشین مشکلی نداره هرچقدر دلتون میخواد به اندام من توهین کنین حداقل به این وسیله تخلیه میشین.

_واقعا برای داداش متاسفم نمیدونه با چه کسی شریک شده برای بار سوم میگم بزنید کنار.

ماشین رو کناری متوقف کرد از ماشین پیاده شدم شیشه رو پایین کشید.عابر رو به سمتم گرفت و گفت:برای دادن صدقه بهتره به مراکز بهزیستی مراجعه کنید خانوم محترم.

عابر رو از دستش گرفتم نگاه نفرت امیزی بهش انداختم و در حالیه سرم رو به نشونه ی تاسف تکون میدادم گفتم:از جناب رضائی چنین پسری واقعا بعیده شما احتمالا سرراهی نبودین.

همین جمله کافی بود که خشمش رو سر پدال گاز خالی کنه و به سرعت ازم دور بشه.

لعنتی جون به جونتون کنن همتون از دماغ فیل افتاده این.خاک برسر تازه به دوران رسیده ات کنن الهی بمیری هستی که سوار ماشینش شدی با اون قیافه ی نهضش.

ولی وجدانی قیافش که هیچ عیبی نداشت چه دروغی بهش گفتم اندام به اون باحالی کجاش حال به هم زن بود.

romangram.com | @romangram_com