#گریان_تر_از_گریان_پارت_100
من هنوز توی شوک بودم و به نیمرخش خیره شده بودم این الان به من گفت چاق.
چقدر مزخرف مارال خودشو کشت نتونست منو چاق کنه من به این لاغری هرکس میبینم یه تیکه ای بهم میندازه و میگه یکم خودتو چاق کن.نکنه واقعا چاق شدم.نگاهی به خودم انداختم نه مثل قبل بودم اندامم کاملا روی فرم بود.تازه طبق اخرین باری که وزنمو چک کردم دوکیلو هم لاغرتر شدم. دوباره بهش خیره شدم.
پوزخندی زد و گفت:حاجت میده_چی؟_چهره ی من اخه دوساعته بهش خیره شدین.
اینبار من بودم که پوزخند زدم با عصبانیت گفتم:همین الان ماشینو بزنید کنار.
_واقعیت اینقدر تلخه؟
_مشکل شنوایی دارین گفتم بزنین کنار جناب.
لبخندی زد و گفت:بسیار خب شوخی کردم...زیرلبی گفت:بعد وقتی میگم بچه ای میگه نه...فکر کرد من نشنیدم ولی برعکس خیلیم خوب شنیدم.
romangram.com | @romangram_com