#گشت_ارشاد_پارت_55


رها چشمکي به شايسته زد و گفت:با بهراد کات کردي؟

شايسته سرشو به مبل تکيه داد و گفت:اره خيلي وقته

رها :نظرت راجبع به کاميار چي بود؟

شايسته:هي بد نبود خوشتيپ بود اي کلک از قبل برنامه ريخته بودي؟

رها خنده اي کرد و چال روي لپش پيدا شد و گفت:مگه بده دستم تو کار خير بوده ديگه حالا اجازه ميدي شمارتو بهش بدم ؟

شايسته:عيب نداره بده ببينم چه جور ادميه

رها لپشو کشيد و گفت:دمت گرم

دختر وارد اتاق شد و رو به روي امير ايستاد ازش اعتماد به نفس ميريخت

با اطمينان رو بهش گفت:جناب سروان ميشه مدارک ما رو بديد بريم هزار جور بدبختي داريم

امير از جاش بلند شد و شروع به قدم زدن کرد


romangram.com | @romangram_com