#عشق_در_قلمرو_من_پارت_154
از دستش گرفتم و زیر لب ممنونی گفتم.
وقتی توی گردنم انداختم برقی زد و به گردنم چسبید.
انگار خودش و زنجیرش جزء از پوست بدنم بودن.
شوکه نگاهش کردم که گفت
-این گردنبند عشقه .
-گردنبند عشق ؟
ایندفعه میا جواب داد
-گردنبندی که توی موقعیت های خطرناک کمکت می کنه.
-چه کمکی ؟
-منم نمیدونم واقعا.
به سمت پدربزرگ برگشتم و سوالم رو از اونم پرسیدم.
romangram.com | @romangram_com