#آدم_دزدی_به_بهانه_عشق_پارت_49

- فکر کردی خیلی زرنگی؟
جوابی ندادم .
- دوباره گفت : شنیدم به خاطر پول درستو ول کردی آره ؟ راستی گفته بودی چه رشته ای میخونی ؟
برگشتم سمتش و نگاش کردم .
- آهان یادم اومد . خانم مهندسی شما الان . اونم برق الکترونیک .آخی چه حیف شد . اگه پول داشتی این ترم درست تموم میشد .
بازم حرفی نزدم .
- چی شد گربه زبونت و خورده ؟ نیم ساعت پیش که خوب بلبل زبونی میکردی. دنبال پولی آره ؟ بگو چه نقشه ای تو سرته که این همه دروغ به هم بافتی ؟ فکر کردی خیلی زبلی؟ من شما دخترا رو میشناسم . فقط دنبال یه جا هستین که تور پهن کنید . حالا فرقی نمیکنه کجا باشه ، ولی هر چی پولدار تر باشه طرف بهتر . آره؟
دیگه داشت زیادی حرف میزد پسره پرو . آمادگی اینو داشتم که با ناخونام چشماش و از کاسه در بیارم . یه نفس عمیق کشیدم که جلوی ریختن اشکام رو بگیرم . اومدم یه حرفی تو جوابش بدم ولی احساس کردم تا دهنم و باز کنم اشکام میاد پایین .... چیزی که عمرا میزاشتم جلو این پسره ع*و*ض*ی اتفاق بیوفته. فقط سرم و به حالت تاسف واسش تکون دادم و رفتم از سالن بیرون و با آخرین سرعت ممکن خودم و انداختم تو اتاقم
- لعنتی ، لعنتی . لعنتـــ ـی
اینم از شانس مزخرف من. اشکام پشت هم میومد پایین . با عصبانیت رفتم جلو آینه . اشکام پاک کردم . به خودم گفتم : بسته الیـن ، از دخترایی که زود اشکشون در میاد بدم میاد . قوی باش . تازه اول راهی . یه نفس عمیق کشیدم و به خودم قول دادم که تلافی این توهین هایی که بهم کرد و سرش در بیارم .
گوشیم دوباره شروع کرد به زنگ خوردن . بازم فرنوش بود
- سلام فرنوشی خوبی ؟
- سلام . خوبی ؟ چرا جواب ندادی ؟ چی شد؟ جات خوبه ؟ راحتی ؟
- یه نفس بگیر دختر . آره جام خوبه، راضیم . چه خبر ؟ بابا اومد؟
- نمیدونم خبری ندارم . دلم شور میزد . میخواستم ببینم که حالت خوبه یا نه .
- فرنوشی خبری شد بهم بگو . من تا شب این خطم روشن. بعد با اون یکی تماس بگیر
ازش خداحافظی کردم ، خیلی دلشوره داشتم ، نمیدونم وقتی بابا بفهمه چه عکس العملی نشون میده . ولی خیلی دوست داشتم قیافه ماکان و بعد از شنیدن این خبر بهش ببینم . یعنی بهش میگن من از خونه رفتم ؟ حتما میگن دیگه ، آخه امشب میخواست بیاد حرفا آخرش و بزنه . بااین فکر ناخودآگاه یه لبخند زدم.فعلا باید منتظر میموندم تا ببینم چی میشه.
یکم تو آینه خودم رو مرتب کردمو یکم آرایشمو تمدید کردم . رنگ و روم خیلی پریده بود ، رفتم بیرون

romangram.com | @romangram_com