#تو_از_کجا_پیدات_شد_پارت_95
شروین سیگارشو روی لبش گذاشت: برگه ازمایشه چرتو پرت چیه؟!
رو به شروین گفتم: اول صبحی میخوای خودکشی کنی؟!
بی توجه به حرف من گفت: کی بارداره؟!!
فرزاد با مشت زد به بازوش: الاغ چند بار تست دادی؟!
فرزاد سیگار خاموششو از روی لبش برداشت: اینو روشن کن...( رو به من ادامه داد) ماهی ده تا از دخترا با این برگه ها میان نمایشگاه...دیگه وارد شدم...نسیم بارداره؟!
فرزاد سیگار شروینو انداخت زمین: چیییی؟! چندتا چندتا؟؟!بابا دمت گررم...خسته نباشی پهلوون...چندتا مرررررد مثل تو داشته باشیم جمعیت ایران دو ساله دوبرابر میشه...
خندیدم: مزخرف نگو...دیروز سقطش کرده!!!
هردو بهم خیره شدن! فرزاد گفت: الان این نسیمی که داشت میز صبحونه میچید سرحالتر از منو شروین بود...
شروین برگه رو گرفت سمتم: مطمئنی سقط شده؟!
اخم کردمو برگه رو گرفتم: یعنی چی؟
شونه بالا انداختو دستاشو تو جیب شلوارش گذاشت: تاریخ ازمایش مال دیروزه...چه زود سقطش کرده...
فرزاد بازومو گرفتو رو به شروین گفت: میخوای اول صبحی وحشیش کنی؟! ...میبینی این کمین کرده یکیو گاز بگیره...
بازومو از دست فرزاد بیرون کشیدم: دروغ گفته؟؟!!!چرااا؟؟!!
شروین سمت حیاط رفت: شایدم سقط شده ...من ی چیز گفتم حالا...
فرزاد نگران نگام کرد: تورو جون پدرت قسم شر درست نکن...با ارامش...
سرمو تکون دادم: باشه...کجاست؟!
به حیاط اشاره کرد: تو حیاط داشت میز صبحونه میچید...
حوله رو انداختم رو شونم: سلام و صبح بخیر...
پدر و نسیم جوابمو دادن! شروین با دهن پر گفت:دو ساعت دستشویی چیکار میکردی؟!
romangram.com | @romangram_com