#رقاص_های_شیطون_پارت_30


اخمي كردم و گفتم:خيلي ممنون مهدي جان

بعدم رو به سيمين گفتم:خب نظر دخترا چيه؟

لبخندي زد و گفت:نظر ما هم همون رقص چاچاچا هستش به نظر ما هم بهتره

سري تكون دادم و گفتم:بشينين بچه ها

يه صندلي از كنار حياط برداشتم و نشستم روش

لبخندي زدم و گفتم:خب بچه ها هممون بايد رقص چاچاچا رو ياد بگيريم چون قراره همه باهم انجامش بديم اوكي؟

بچه ها با خوشحالي گفتن:فارسي را پاس ميداريم بلــــــه

خنديدم و گفتم:رقاص هاي شيطون

بچه ها خنديدن و ساكت بهم خيره شدن

يكم بهشون نگاه كردم و گفتم:خب رقص چاچاچا كه باهم هستش رقص سالسا با سيمين و اميد و من و سامان رقص تكنو با سپيده و شروين و ساناز و مهدي و و رقص والس با دانيال و سوگل رقص والس رو انتخاب كردم چون دانيال و سوگل توش مهارت دارن با يكم تمرين بهترم ميشه

همشون لبخند به لب داشتن جز شروين مطمئن بودم چون قراره من و سامان باهم رقص سالسا و انجام بديم عصبي شده

روبهشون با لبخند گفتم:خب ديگه حرف زدن بسه بيايين و شروع كنين به تمرين اول رقص چاچاچا بعدش سالسا و بعد هم تكنو زودباشين

همه باهم اومدن وسط حياط و شروع كرديم به تمرين.....

نزديك 1ساعت بود داشتيم تمرين ميكردم

بعد از2 سال شيطوني زد به سرم

بچه ها اسرار داشتن يه بار با شروين سالسا برقصم


romangram.com | @romangram_com