#نقطه_سر_خط_پارت_8
با تشرِ ماهرخ که استاد رو احمدرضا خطاب کرده بود و جواب استاد که با هراس ساختگی می گفت: بله خانوم! اصلا مردی که زن ذلیل نباشه مرد نیست همگی خندیدیم.
----
توضیحی در مورد رشته اپید میولوژی epidemiology
اپیدمیولوژی از سه واژه ی یونانی : Epi یعنی بر یا روی demo مردم logy شناخت: و به عبارت دیگر شناخت آنچه که بر مردم می گذرد.
اپیدمیولوژی که از زمان تولدش حدود 200سال می گذرد از سایر علوم مانند بیماری شناسی، جغرافیا، آمار و پزشکی نشات گرفته
و در زمینه هایی نظری پژوهش در علوم پزشکی، انسانی، قضایی و... و نیز ارائه ی راه حل های مناسب از طریق همین پژوهش ها در جهت بهبود وضع سلامت مردم فعالیت دارد. شایان ذکر است اپیدمیولوژی پایه ی رشته ی سلامت عمومی است.
روی هم رفته روز خوبی بود البته اگه از تماس دکتر مهرانفر فاکتور می گرفتم. نگاهی به ساعتم انداختم ... نیم ساعتی از موعد مقرر خوابگاه دیرتر رسیده بودم و توی دلم دعا دعا می کردم نگهبان امشب آقای کامیاب باشه. پیرمرد مهربونی که با دوتا گردن کج کردن راضی می شد اسممون توی لیست تاخیریا وارد نشه. با لبخند از فاصله 200 متری برای امیر دست تکون دادم و همزمان با وروودم به ساختمون نوساز خوابگاه تک تک لحظه هایی که امروزو با هم داشتیم توی ذهنم مرور شد.
-اسمتونو وارد لیست نکردین
آقای حیدری، ملقب به شاهین... گیرترین نگهبون خوابگاه. شانسم، درسته تو حلقم!!
درحالیکه داشتم در دل زمزمه می کردم الحق بچه ها خوب اسمی برات گذاشتن، با لبخند نگامو از کله ی کچلش گرفتم و اسممو تو دفتر تاخیریا وارد کردم.
-اون آقایی که شما رو تا اینجا رسوند کی بود؟
ابروهامو با تعجب بالا دادم و تو ذهنم دو دو تا چارتا می کردم که حالا چی باید بهش بگم و در دل نالیدم: امیر چقدر بهت گفتم سر کوچه پیاده ام کن.
-استادم بود
نگاهِ تیز و شاهین وارشو تو نگاهم قفل کرد و مثل کسی که می خواد مچ مجرمو طی ارتکاب جرم وا کنه گفت: استادت؟ اونم این وقتِ شب!
romangram.com | @romangram_com