رمان خیانتکار عاشق

#خیانتکار_عاشق_پارت_140

مادرم گریه میکرد واسم ایول به چشمات همه دستامو بریدم ایول به چشمات

بعد تو مهم نی که اصلا چی سرم میاد بعد تو از همه چی از همه چی بدم میاد

با کسی حرف ندارم آدما شکستنم شنیدی ته خطم اونکه رسید منم

گوش بکنید وصیت من آی آدما گوش بکنید وصیت من

آی شمایی که میگیرین رو دوشتون جنازه ی من

دستای منو از تویه تابوت بیرون بذارین تا که بدونن چیزی از این دنیا نبردم خالین این دستای من

تو رو خدا موهای منو شونه نکشین تا که بدونن دست نوازش میکشیدن رو سر من

اگه کسی سراغمو ازتون گرفت تو رو خدا نذارین بره آخه اونه قاتل من

بگید چشاش به در موند نیومدی سراغش نگید به یاد تو بود نیومدی سراغش

بگید که تک پرت بود نیومدی سراغش بگین که عاشقت مرد دیگه نیا سراغش

اگه یه روز بگن خوشبختی باهاش من خودم کنار می کشم

اگه بدونم مزاحمه توام دور خودم دیوار میکشم

اگه یه قطره خون از تنت بره من همه ی خون مو میدم

اگه حتی تو یکیو بکشی من خودمو تحویل میدم

اگه خدا روز قیامت بگه گناهکاری من گردن می گیرم

اگه یه تصادف بخواد بشه ماشینو میگیرم سمته خودم اول بمیرم

اگه سوار یه هواپیما باشیم یه چتر نجات باشه نمی پرم

اگه بگن یه داروی کمیابه که نیاز داری من دنیا رو میگردم

اگه یه روز تو رو گروگان بگیرن خودمو با تو عوض می کنم

اگه یه بمب بگن میونه ما دوتاست دور میشم ازت می بندم به خودم

اگه جنگ جهانی بشه من اول تو رو نجات میدما

اگه یه جا پای تو وسط باشه به خاطر تو من اسیر میشما

اگه یه روز بگن عروسیه توئه من خودم واست میرقصم

اگه یه روز بخوای جدا بشی ازش نترس من تا آخرش هستم

اگه یه روز بگن خونه ی تو اینه میگم مسجد من اینجاست


romangram.com | @romangram_com