#اغوا_شده_پارت_48


یگانه: تا هر وقتی که بتونی ....اصلا میتونی تو انباری ما که زیر زمینه قاییم بشی تا اینجا رو ترک کنن

کاموس: هیچ فرقی نمیکنه (بلند شد و به سمت اتاق حرکت کرد) تاریکی انبار با تاریکی قبر و زندان هیچ فرقی نداره مهم اینه که من میدونم یه حادثه بود و من بی گناهم

یگانه به پسرش نگاه کرد ،دودل بود و ناراحت

یگانه: شاید ( با صدای بلند ادامه داد ).........شاید بتونی ثابت کنی بی گناهی

کاموس: همه شواهد و مدارک بر علیه من هستن

یگانه: چرا شاید بتونی کاری بکنی وکیل بگیر دنبال کارت باشه

کاموس:وکیل داشتم ولی هیچکاری نتونست بکنه خیلی خوب تونسته بود مدرک جمع کنه

یگانه: نظر من و بخوای نباید کوتاه بیای شاید بهرام هم کمکت کنه

کاموس: تا قبل از اینکه بهوش بیاد مجبورم از اینجا برم ........فقط میمونه یه چیزی

یگانه:چی؟

کاموس: اگر من تنهایی برم جلو و خودم رو معرفی کنم پاتون گیره ،وسیله نقلیه دارم ،سپهر و بهرام زخمین تو خونه بمونن تو گروگان من باشی که فرار کنم .تو حین مسیر منو بگیرن ،تو گروگان باشی و این دوتا زخمی مقصر من شناخته میشم

یگانه : بهرام..........

کاموس:وقتی اثر انگشت من روی چوب باشه کسی حرف اونو باور نمیکنه

یگانه: اینکارا رو میکنی بیشتر برات جرم مینویسن؟

کاموس: تو....(خنده بلندی کرد ) تو خیلی بامزه ای یگانه یادته روز اول داشتی قورتم میدادی! الان چرا مظلوم میپرسی جرم برام مینویسن ،حالا بنویسن مهم نیست

romangram.com | @romangram_com