#اغوا_شده_پارت_41
یگانه: میخواستم بهت بگم ولی .......
کاموس: الان میتونی بگی!
یگانه : پدر سپهره ....ولی چند ساله که جدا شدیم
کاموس: پس چرا برای زندگیت، هنوز تعیین تکلیف میکنه؟
یگانه: شاید میشه گفت یه زمانی حسی بهم داشتیم.......ولی بخاطر نا توانایی من تو بچه دار شدن .......منو رها کرد
کاموس: پس هنوز هم همسرت حساب میشه
یگانه: تو که میخواستی خودت رو بکشی! الان چیشده تو زندگی من سرک میکشی؟
کاموس: چرا لوم ندادی؟چرا نترسیدی که بچه ات رو بکشم؟چرا نگفتی بیان منو بگیرن تا راحت بشی!
یگانه:بهرام هم دنبالته
کاموس:(روی صندلی به ارومی مینشینه و خیره میشه به یگانه) چطور!
یگانه: بهرام..........
سپهر: بابام .........پلیسه
یگانه: سپهر!
سپهر: دنبالتن باید فرار کنی
کاموس: بهرام.........بهرام.............بهرام چی؟
romangram.com | @romangram_com