#دزد_قلبم_پارت_91
-نه
-پس چی؟
با شیطنت دستاشو مالید به هم و گفت:میخوام سوپرایزش کنم
خنده ای کردم و گفتم:چه جوری؟
-امشب تولدشه
-جدی؟
-اوهوم خودش هیچوقت یادش نمیمونه واسه همین هرسال غافلگیرش میکنم
بعد با نگرانی به من نگاه کرد و گفت:شما که مشکلی ندارید؟ میتونم واسش تولد بگیرم؟
نگاهی بهش کردم و با مظلومیت ساختگی گفتم:منم دعوتم؟
لبخندی زد و گفت:البته
منم متقابلا لبخندی زدم و گفتم:پس حله حالا دقیقا بگو میخوای چیکار کنی؟
romangram.com | @romangram_com