#دزد_قلبم_پارت_105


بدون اینکه به شروین بگم رفتم داخل مغازه

هومن:

بعد از رفتن پرهام و شروین رفتم بالا تا دوش بگیرم

حدود نیم ساعت بعد از حموم خارج شد

بعد از خشک کردن موهام

شروع کردم به پوشیدن لباس

پیراهن طوسی با شلوار مشکی

موهامو رو به بالا دادم و کمی ادکلن زدم

از اتاق خارج شدم و به سمت پایین رفتم

چندباری شکوفه رو صدا زدم اما وقتی جوابی نگرفتم حدس زدم باید تو اتاقش باشه

روی مبل نشستم و به شاهکارای شکوفه نگاه کردم


romangram.com | @romangram_com