#آغوش_تو_پارت_98
-مگه من گفتم بده... اصلا چیکار ب اون بنده خدا دارم... اتفاقا تیپش هم خوب بود..
دستاش ک از دور کمرم شل شد فهمیدم گند زدم
....
-البته هیچ کسی ب خوشتیپی خانم خودم نمیشه ها...
پشتم بهش بود ولی می تونستم ب وضوح اون لبخند قشنگش رو حس کنم... ادامه دادم...
...-سوال من ی چیز دیگه بود.... منو ک دید جا خورد... چجوری منو می شناخت ک ب تو گفت
ساکت بود
-نمی خوای چیزی بگی؟!
-راستش... راستش عکستون رو دیده
جا خوردم...
جلوی پارک نگه داشتم و.برگشتم سمتش
-عکس من از کجا... ؟!
از موتور پیاده شد
موتور رو قفل کردم ودستشو گرفتم و وارد پارک شدیم
-چی شد باز؟ سوالم سخت بود
-من..
-تو چی؟
-عکستون رو نشونش دادم
قند تو دل مردونه ام آب شد
-عکس منو از کجا آوردی وروجک؟!
با صدای قهقه ی دخترا برگشتم.... با قیافه آنچنانی ی جورایی داشتن
قورتم میدادن.. خوب می شناختم این جنس از دخترا رو
با حلقه شدن دست نجمه دور بازوم ب خودم اومدم
-بریم.اونجا بشینیم
ب ی نقطه دور کنار.فواره اشاره کرد
با لبخند حرفش رو تایید کردم
چ لطیف حسادت میکرد... خبر نداشت ی تار.موش برام اندازه کل.دخترهای دنیا ارزش داره...
ولی با این حال چیزی نگفتم تا محبت بیشتری از این حسادت دخترانه اش نصیبم بشه
نشستیم روی نیمکت..
هنوز اون دخترا رو زیر نظر داشت
-امروز چ خبر از دانشگاه
سرشو برگردوند سمتم
-چی؟
خندیدم
-گفتم دانشگاه چطور بود؟!
-خوب بود
سرمو خم کردم
-اون پسره مزاحمت نشد؟!
لرزید
-ن ب خدا
-چرا می ترسی؟ سوال پرسیدم فقط
سرمو چرخوندم نگام ب دکه ی گوشه ی پارک افتاد
-چی دوست داری برات بگیرم؟ چیپس پفک.. بستنی
نگام کرد
-چیه؟
-چیزی نمی خوام
اخم کردم
-تعارف نداشتیما
خواستم بلند شم دستم گرفت و مانع شد
نگاش کردم
-میشه نری؟!
-چرا آخه
romangram.com | @romangram_com