#آغوش_تو_پارت_76

-چی میگی برا خودت، من دوست پسرم سر قبرم بود و.خبر نداشتم

-میگه نامزدتم... می فهمی... می مردی بگی نامزد دارم.. من هر کثافتی ک باشم ناموس مردمو نمی دزدم ....فک نمیکردم تا این حد وقیح و ه*ر*ز*ه باشی

خوابوندم تو صورتش بی توجه ب کبودی و زخم صورتش

-کی ب کی درس میده.. بدبخت فلک زده من عین خر کار کردم تا احدی بهم برچسب هرزگی نچسبونه..

دستامو نشونش دادم

...اینا رو میبینی... ی بار شد از خودت بپرسی چرا دستاش زمخته.. چرا صورتش پراز کک و مکه... چرا لباساش اینقدر داغونه.. ن خیر نپرسیدی.. نپرسیدی ک چجوری ب این روز در اومدن.. این دستا رو.میبینی.. از صبح داشتن می سابیدن.. هزارتا مایه ی شوینده کوفتی زدم.. دستام قد ی مرد زمخت شده.. زبر شده...

خواستم ادامه بدم اما نتونستم.. هولش دادم و.خودمو ی قدم ب عقب رفتم

-چرا دارم برای تویی ک نمی فهمی توضیح میدم.. تو برو ب دختر بازیت برس، دیگه هم هیچ وقت ب من زنگ نزن...

خواستم برم صدام زد

-یعنی تو ابی رو نمی شناسی؟؟؟

سریع برگشتم..

-ابی؟

پوزخند زد

-دیدی حق با کیه؟!

-ابی زدتت؟!

-همونی ک سنگشو ب سینه میزدی!!؟ فکر نمیکردم ی پسره ی ولگرد باشه؟! خیلی خوش سلیقه ای



-هر چی باشه مرد تراز توهه.. الان خودش کجاس؟

-ازش شکایت کردم بازداشته

-کجا پیدات کرده؟

تا از دم خونه اومدم بیرون عین وحشی ها افتاد ب جونم.. کپ خودته !بهم برچسب ناموس دزد میزد؟! واقعا نامزدشی ؟!

-من نامزد هیچ احدی نیستم.. قبلا هم حرفمو باهاش زدم... نمی دونم چجور تورو پیدا کرده؟!

-حالا چرا من

نگاش کرد

-من چ میدونم چرا تو... ازبس قیافه ات غلط اندازه

پوزخند زد

-من یا. اون

-رضایت بده

-چی؟

-رضایت بده آزاد بشه

-دیگه چی؟ حتما دفعه بعد سرم رو بیخ تا بیخ میبره

-نترس.. از این جراتا نداره.. تو فقط رضایت بده همین بسشه

-چ ضمانتی داری؟

-خودم ضامن

خندید...

-تو؟؟!

نگاش کردم

-کاری نکن همین جا ب جرم اون کاری ک می خواستی انجام بدی بندازمت تنگ ابی

-با چ مدرکی؟!

-خیلی وقیحی

خندید

-اوکی رضایت میدم.. اما شرط داره

نگاش کردم

-نده، ب درک... فقط از آه ننه اش بترس،ب منم ربطی نداره!

-نمی خوای شرطمو گوش بدی

-شرطات مثل خودت مزخرفن

-منم رضایت نمیدم.. از اونجایی ک. ب قیافه اش میخوره ک آهی در بساط نداره... حالا حالا اون تو می مونه و مقصر هم تو هستی

-الکی ی من ربطش نده

-خود دانی..

بی خیال بعد از این حرفش رفت و نشست سر جاش...

خواستم برم و ب زندگیم برسم اما اونقدر نامرد نبودم ک بی خیالش بشم...

بلد نبودم نامردی رو




romangram.com | @romangram_com