#یاهیشکی_یاتو_پارت_66
گیسو- آره دایی دیگه بدتر از این نمیشد
آرشام- گریه نکن بگو ببینم چی شده؟؟؟ واسه کسی اتفاقی افتاده؟؟؟
گیسو- آره. واسه من...
آرشام- جون به لبم کردی بگو چی شده آخه؟؟
گیسوهمه چیز رو برای آرشام تعریف کرد. از علاقه ی پرهام به خودش و علاقه ی خودش به پرهام. آرشام هم نشست و با دقت به حرفاش گوش کرد.
آرشام- تو اشتباه بزرگی کردی. باید ازاول همه چیز رو به پرهام میگفتی نه اینکه ازش پنهون کنی!!
گیسو- ترسیدم...ترسیدم از دستش بدم
آرشام- دلیل خوبی نیست واسه کارت. اون حقشه که بدونه. این موضوع کوچیکی نیس تو نمیتونی جلوی پدرت بایستی. اون میکشتت. این قضیه واسه الان نیست که بزنی زیرش. واسه بیستو دو ساله پیشه
گیسو- توهم منو سرزنش کن.خودت اگه جای من بودی میتونستی بهش بگی؟؟
آرشام- حالا ک من جای تونیستم. ولی حالا هم دیر نیست فردا همه چیزو بهش بگو.
گیسو- اگه بهش بگم از دستش میدم
آرشام- بچگی کردی. همون موقع ک بهت ابراز علاقه کرد باید بهش همه چیزو میگفتی
گیسو- کاریه که شده. تازه یه اتفاقه بده دیگه هم داره می افته.
آرشام- چه اتفاقی؟؟
romangram.com | @romangram_com