#توماژ_پارت_22
-پس بهم ثابت کن می تونم بیمارمو راهی سفری کنم که توش پر از خطره ..... قانعم کن که دیگه وقتشه دستتو از دستم دربیاری و خودت رو پای خودت بایستی
مثل همیشه دستمو به گرمی فشرد و از اتاق بیرون رفت !!!!
تلفن و که قطع کردم نگاه سرزنشگر پاک مهر روم ثابت موند که گفتم: باز چی شده رئیس بعداز این؟
-دکترت می گفت از وقتی مرخص شدی نرفتی پیشش
با بی خیالی شونه ای بالا انداختمو به پشته صندلیم تکیه زدمو گفتم: قرارای ما همیشگی نبود ؟ بود؟
با حرص به سمتم اومدو گفت: نه نبود ولی تا بهبودی کاملت باید بری ،اینه قرارمون رئیس
romangram.com | @romangram_com