#تیام_پارت_70

- ممنون

- خواهش می کنم، یه مقدار برات پول گذاشتم

- ممنون، ولی لازم ندارم

- دیگه در این مورد چیزی نگو، از این به بعد من و تو نسبت به همدیگه مسولیت هایی داریم.

توی چشمام نگاه کرد و ادامه داد:

درسته از هم دوریم ولی باید قول بدیم به همدیگه وفادار بمونیم.

وقتی این حرفو زد اشکام سرازیر شدن ؛

- قول میدم

اشکامو پاک کرد و خیلی آروم بغلم کرد و پیشونیمو بوسید، گفت:

سه هفته دیگه میام پیشت، برات بلیط میگیرم تا چند روزی ببرمت خونمون.

- منتظرتم

romangram.com | @romangram_com