#طلسم_ابدی_(جلد_دوم)_پارت_88
_نه راف!اونا بهترین دوستای منن!!!من مطمئنم اونا برای از بین بردن ماریا و خون اشام هاش با ما متحد میشن!
رافائل غرید:
_ولی این خلاف قوانینه!ما میتونستیم از جادوگر ها کمک بگیریم...ولی خون اشام ها...هرگز!!!ما نمیتونیم با دشمنای خونی دیرینه مون متحد بشیم!
لئو گفت:
_بس کنید!با هردوتونم!!!استلا...میتونی موضوعو با دوستات درمیون بذاری!فقط مطمئن باش اشتباه نمیکنی!چون یه اشتباه کوچیکت میتونه کل گروه رو به باد بده!
استلا سرش را تکان داد...رافائل گفت:
_اما لئو...
_شششش...آروم باش راف...من بهش اطمینان دارم!استلا هم به اندازه ی منو تو ازونا نفرت داره و انتقام میخواد!اون اشتباه نمیکنه!اون هم پدرش رو و هم برادر 16سالش رو از دست داده!اون امکان نداره کوتاه بیاد!
فصل هفدهم_اتحاد
romangram.com | @romangram_com