#سنگ_قلب_مغرور_پارت_91

ـ عزیز جون همه کس من و پروانه دوستمه...تنها کسی که دوستم توی این دنیا داره... همه زندگیش ...همهی کس و کارش..... هم عزیز جون و هم پروانه برای من ارزشمند هستم.. بهشون خیلی مدیونم.. اگه اونا نبودن... اکه مهربونیاشون نبود... من الان اینجا نبودم... اونا منو به این زندگی برگردوندن.. حالا نوبت منه که جبران کنم.... هر چی بخواین به عنوان ضمانت پیشتون میذارم... سند خونم رو می تونین بردارین.. هر کاری میکنم.تا پول عمل جور بشه ...

تا حرفام تموم شد بهش نگاه کردم. تحمل نگاهشو نداشتم.. اما باید میدیدم میخواد بهم پول بده یا نه..

چند دقیقه ای همینطور نگاهم کرد. داشت فکر میکرد. بعد از چند دقیق بهم خیره شدو گفت:

ـ هر کاری؟ یعنی هر کاری حاضری انجام بدی؟

حاضر بودم هر کاری انجام بدم؟ .......

آره....آره..... حاضرم. من نمیتونم بی کس شدن پروانه رو ببینم. ........

من بهشون مدیونم...من مهرای الانو بهشون مدیونم...پس هر کاری می کنم ....

آره هر کاری میکنم..............

سرمو تکون دادم و گفتم:

ـ بله. هر کاری انجام میدم. حتی حاضرم ازجونم براشون مایه بزارم. من خیلی بهشون مدیونم.. خیلی ........

از روی مبل شد و روبروم ایستاد. باعث شد منم بایستم روبروی هم....

نگاهم توی نگاهش قفل شد. داشت دنبال چیزی می گشت...

شاید می خواست صداقت گفتارمو از توی چشمام بخونه...


romangram.com | @romangram_com