#سنگ_قلب_مغرور_پارت_58

وای خاک بر سرم این از کی اینجا بوده....

ـ .........شمایید؟............

ـ فک کردی قل حسان فردادم؟

ـ نه............یعنی ... از کی اینجایید؟

ـ خیلی خب سنگ کوب نکنی یه وقت؟ حرفاتو شنیدم. مرخصی لازم داری.چند ساعت؟ واسه چه کاری؟

بدبخت شدم رفت .همه ی حرفامو شنیده. این واسه همه اینقدر فضوله یا واسه منه بیچاره کارگاه بازیش گل میکنه؟

ـببینید جناب فرداد.فکر نمی کنم باید لازم باشه دلیل مرخصیم رو بدونین.شما از همه

اینجوری بازپرسی میکنین؟

وای خدا این چرا دوزخی شد یهو؟

مهرا بمیری تو ..... چرا جلوی زبونتو نمیگیری؟ آخر سرتو بالای همین زبون دو مثقالی به باد میدی!

ـ خانم مهندس عظیمی. یادتون باشه که من کی هستم. من از هر کسی ،هرچیزی بخوام می پرسم و باید جواب هم بشنوم.تحمل زبون درازی هم ندارم.پس مثه یه دختر خوب جواب سوالی که ازت پرسیده شده رو بده ،خیلی سخته؟

وای خدا .من چه گناهی به درگاهت کردم که گیر این خود پرست افتادم....

با حالت مسخره ای گفتم:


romangram.com | @romangram_com