رمان رویای واریا

#رویای_واریا_پارت_65

واریا پرسید :عقیده توت راجع به او چیه؟

-درست نمی دونم ولی اغلب وقتی لارین برای خرید لباس پیش ما می اید ،او هم پیدایش می شود .خیلی نمی شه او را شناخت .شخصیت خشک و جدی داره که باعث ترس همه دختر ها از او می شه ،ولی لارین می گه او خیلی خجالتیه.

واریا با تعجب سؤال کرد :خجالتی !

خجالتی بودن خصوصیتی بود که واریا نمی توانست هیچ ربطی بین ان و یان پیدا کند .جون اینطور ادامه داد:

-خواب این نظر لارینه ولی من به ان شک درام .

واریا در جواب گفت :من اصلا ً فکر نیم کنم اون ادم خجالتی باشه .من دیشب لارین را دیدم خیلی خوشکله مگه نه ؟

جون حرف واریا را اینطور تصحیح کرد :خیلی تاثیرگذاره !

-ایا تو دوستش درای ؟

جون سرش را تکان دادو گفت :نه خیلی ،ولی خوب مثل خانم رنه ،از او متنفر نیستم .او خیلی از لارین بدش می ادبه طوری که هر وقت از او حرف میزنه کینه خاصی در حرفهاش هست .لارین برای من هم خیلی محبوبیت نداره چون کار کردن با او خیلی مشکله .او خیلی بد اخلاقه و سر کوچکترین چیز از کوره در می ره منظورمو که می فهمی !


romangram.com | @romangram_com