#ریما_پارت_11


مرتیکه کچل نیششو واسه من باز میکنه!

خیلی جدی گفتم:خیر،حدستون کاملا اشتباه بود!19 سال!

کچلو کلا کپ کرد و ترجیح داد فکشو ببنده!لب تابمو باز کردم و یه نگاه به پرونده ی کارخونشون انداختم.نمه نمه اخمام باز شد.باید حدس میزدم....

وضعشون افتضاح بود!مثل همیشه عاشق موردای درب و داغون و رو به ویرانیم!عاشق اینم که خودم بهشون جون بدم.

یه نگاه خونسرد بهشون انداختم و رو بهشون گفتم:پیشنهادتون رو قبول میکنم،میتونین رو کمکم حساب کنین!

به نظر خودم که عادلانه بود 60درصد سهام بعد سرپا شدن دوباره ی کارخونه به من برسه!بدبختا از خوشحالی داشتن میپوکیدن!بعد کلی تشکر از رو میز بلند شدن.

قدم برنداشته یکی از پسرا به اون یکی به ایتالیایی گفت:بدجیگریه!بنظرت میشه مخشو زد و بهش نزدیک شد؟

قبل از اینکه اون یکی جوابشو بده به ایتالیایی گفتم:اگر میخواید حرفتون رو متوجه نشم بهتره به یه زبان دیگه حرف بزنین!شاید زبان رایج در آمازون!

قرمز شدن!امیر علی ریز ریز میخندید!بین بچه ها فقط امیر ایتالیایی میفهمید. از سامیار خواستم تا ترتیب اقامتشون رو تو یکی از بهترین هتل ها بده تا با خاطره ی خوب از ایران برن.لب تابمو برداشتم و رفتم تو اتاق کارم.پرونده ی سنگینی رو برداشته بودم،البته برای بقیه سنگین بود نه من!در هر صورت باید براش وقت میذاشتم.فوقش یه هفته کار میبرد.هفته ی پر کاری بود.هر کجا که میرفتم لب تاب و تب لتم دستم بود و سرم تو کار.ولی بالاخره به نتیجه رسیدم،یه نتیجه ی خوب!با لبخند به نمودار افزایش سهام و پیشرفت کارخونه ی کارسیقو نگاه میکردم.این یه نقطه ی پرش واسه منه!نجات یه کارخونه ی بزرگ و تقریبا ورشکسته میتونه خیلی سر و صدا کنه!صدای تلفن رو میز باعث شد بیام تو این دنیا.

ریما:بگو.

اشکان:رئیس موسیو کارسیقو پشت خطن.

ریما:وصلش کن.

کارسیقو هیجان زده گفت:سلام خانوم رادان.

ریما:سلام موسیو کارسیقو.

موسیو:خانوم واقعا باورم نمیشه،شما...

خندون گوشی رو گذاشتم رو دستگاه.یه کش و قوصی به کمرم دادم.با اینکه الان 6 ماه از شروع کارم میگذره و دقیقا 60 تا کارمند برای شرکت و 200 تا هم تو کارخونه دارم ولی بازم افراد مورد اعتمادم فقط همون 5 نفرن! حالا خوب شد همون اول حرف بابا رو گوش دادم و کارخونه رو به بیرون از شهرم انتقال دادم.اصلا دوست ندارم خودمو افرادم تو هوای گرفته و آلوده نفس بکشیم!تلفن رو برداشتم و به اشکان گفتم که بچه ها رو تو اتاقم جمع کنه.یه روز اشکان نباشه تموم برنامه هام بهم میخوره!باید حقوقشو زیاد کنم!جدی زل زدم بهشون.

romangram.com | @romangram_com