#پسرای_بازیگوش_پارت_76
امیر علی_ژوووون تو هرچی بپوشی بهت میاد.
حسین پس گردنی به رضا زد...
حسین_پاشو خودتو جمع کن حالمو بهم زدی!
میلاد_پس به احمدی زنگ بزنم؟
منتظر تایید من بود...
_زنگ بزن ،اماته دلم راضی نیست.
رضا چشمکی زد و گفت:
رضا_ته دلتم راضی میکنیم!
کوسنی که کنارم بودو سمتش پرت کردم...
_خفه بابا
رضا_چرا ترش میکنی؟ من که منظور بدی نداشتم!
نگاهی به امیرعلی انداختو جفتی زدن زیر خنده...
برو بابایی نثار همشون کردمو پیش دریا نشستم ،میلادم برای زنگ زدن به احمدی به تراس رفت.
میلاد"
بعد از چند بوق متوالی،بالاخره، جواب داد به نظر خواب میومد ،صداش گرفته بود...
_الو؟
_سلام خانوم احمدی
romangram.com | @romangram_com