#پسرای_بازیگوش_پارت_65

که شیشه ی شیر زیر پاش قلطیدو ،پوشک از دستش جدا شدو رو هوا معلق شد.
در عرض چند ثانیه افتاد رو صورت رضا
دیگه واقعا از زور خنده ،نفسم نمیتونستم بکشم .
رضا باانزجار پوشکو از رو صورتش برداشت
تمام صورتش کثیف شده بود...
(ااااااوق)
پوشکو به سمت امیر علی پرت کرد که برخورد کرد به کت مورد علاقش...
همزمان امیرو میلادم تازه وارد شده بودنو نذاره گر این کمدی بودن,
میلاد بادیدن این صحنه سریع به دستشویی پناه اورد ،رضا هم فوری به حموم رفت.
در اون لحظه خنده های بلند امیر منو خیلی متعجب کرده بود...
امیر علی_ببین چه گندی زد، به کت نازنینم!
کتشو در اوردو تو پلاستیکی انداخت
_دیگه به درد نمیخوره باید بندازمش دور.
امیر_به نظرتون رضاهم صورتشو میندازه دور؟
همگی زدیم زیر خنده
امیر به سمت دریا رفتو به سرویس بهداشتی برد تا پاشو بشوره
رضاهم هی تو حمام دادو فریاد میزد که باعث شادیه روح مامیشد...
میلاد با،رنگو، روی زرد از دستشویی بیرون اومدو گفت:
_وای دارم میمیرم،دیگه هیچی تو معدم نیست بیارمش بالا !

romangram.com | @romangram_com