#پسرای_بازیگوش_پارت_64

از خنده های دریا خنده ام گرفت...
امیر علی صورتشو برگردونده بود
_امیر علی باید خودت، عوضش کنی!
چهرشو مظلوم کردو گفت:
_حسین نامرد بازی درنیار دیگه...
رضاهم جلو،در اتاقش وایساده بودو میخندید.
_امیر علی اگه جاشو عوض کنی اون تیشرت مشکیمو بهت میدم.
حالت صورتش تغییر کرد
_جدی میگی؟
به نظر میومد به کل، قضیه کثیفی رو فراموش کرده!!
منم سو استفاده کردمو گفتم:
_اره دروغم چیه؟!
باشه ای گفتو دریارو روی کاناپه گذاشت
و جاشو باز کرد.
از بوش هممون رو به بیهوشی بودیم...
پوشکو بالا گرفت.
_حالا چکارش کنم؟
_بندازش تو سطل!
خواست بلندبشه

romangram.com | @romangram_com