#پسرای_بازیگوش_پارت_124

_اره باو،بلکم بیشتر....
امیر_حالا کیش میشی؟
_خودت کیشمیشی..
رضا_راه افتادیا حسین.
بادی به غبغبه ام انداختمو گفتم:
_من ازاون موقع که تو شکمم مامیکسم بودمو لگد میزدم راه افتاده بودم.
رضا_حیـف درد زایمان ننت
پس گردنیه بهش زدم...
_با مامیکس من شوخی نکنیا
پشت گردنشو ماساژ دادو گفت
_چته؟ چرا رم میکنی؟ مگه چی گفتم!
میلاد_حالا از شوخی گذشته ننه قمر کیتون میشه؟
_میشه مامانبزرگ مامانم.
همشون دهنشون بازمونده بود,
امیر حرفمو تکرار کرد
_مامانبزرگ مامانت؟

_اره
میلاد_من مامانبزرگ خودمو تاحالا ندیدم ،تو عجب شانسی داشتی مامانبزرگ مامانتم دیدی.

romangram.com | @romangram_com