#پسران_مغرور_دختران_شیطون_پارت_98
تو چشماى سپهر خيره شدم
_ گاز كه نمي گيرى ..
سپهر با خنده _ نگران نباش ...
وقتى انگشتمو برد تو دهنش ، تنم مور مور شد ، داشت حالم دگرگون مي شد ، با لذت خاصى انگشتمو مي مكيد .. اه ، حالم بهم خورد
انشگتمو خيس توف از دهنش اورد بيرون ، اوف الآن بالا ميارم ، سريع با گوشه ى لباسم انگشتمو خشك كردم
حالا نوبت من بود
وقتى انگشت سپهر و بردم تو دهنم ، هوس كمى شيطنت كردم و گاز محكمى از انگشتش گرفتم
اما سپهر به روى خودش نيورد و سعى كرد عادى باشه
فشار دندونامو روى انگشتش بيشتر كردم
اه چه مغروره هيچى نميگه ..
محكم تر گازش گرفتم
ديگه نتونست جلوى خودشو بگيره و با لحن عصبى گفت :
سپهر _ ولش كن لامصب كنده شد !
آخيش ، دلم خنك شد ..
با نيش خند انگشتشو از دهنم بيرون اوردمو تو چشماش خيره شدم ..
romangram.com | @romangram_com