#پسران_مغرور_دختران_شیطون_پارت_80
مونده بودم بايد چى بگم هنوز تو شوك اون لحظه قرار گرفته بودم و چيزى به ذهنم نميرسيد كه بهش بگم ، كه دوباره صداى آرتان بلند شد.
_ الو ترانه ، خوابت برد پشت تلفن ؟؟!!!
_ نه
_ آرتان _ پس يه چيزى بگو
_ چى بگم ؟
_ آرتان _ بگو خيلى دوسم دارى !!
كثافت ؛ با لحن آرومى گفتم :
_ دوست دارى بهت دروغ بگم ؟
_ آرتان _ نه ، واسه همين ميگم بگو دوسم دارى كه دروغ نگفته باشي !!
اي بيشعور هرچى من بهش ميگم يه جوابي داره بده ..
نكبت
_ ببين من بايد برم ، بعدا باهات تماس ميگيرم
_ آرتان _ چيه كم اوردى ؟؟
...
_ خداحافظ .
romangram.com | @romangram_com