#نقاب_من_پارت_165


-ببخشيد خانوم

بدون اين که منو نگاه کنه گفت:

-فرمايش
-ميشه به من بگين اتاق اقاي دنيل اسميت کجاست

بدون معطلي گفت:

-نه
-چرا اون وقت

سرشو بلند کرد منو نگاه کرد و گفت:

-با ايشون چيکار داري؟

پرو پرو تو چشماش زل زدم و گفتم:

-اگر کاري بود که به شما مربوط ميشد به خودتون ميگفتم

چپ چپ منو نگاه کرد و با داد گفت:

-تو به جه جرعتي با من ازن جوري حرف ميزني؟

اخمام رفت تو هم و گفتم:

-تو به چه جرعتي با ارباب رجوع اين جوري حرف ميزني؟

صداي کسي پشت گوشم خورد و گفت:

-اين جا چه خبره؟

نگاه کردم يه پسر جوون بود و رو به من گفت:

-خانوم مشکلي پيش اومده

موهامو به پشت پرت کردم و گفتم:

romangram.com | @romangram_com