#حجاب_من_پارت_102


مریم_ آخیش مردم اینقدر نوشتم

سرمو بالاخره از رو دفتر بلند کردم یه لحظه چشمم به محمد خورد که داشت به دفترم نگاه میکرد

نگاهم سنگین نیست ولی فکر کنم حسش کرد چون سرشو بلند کرد

وقتی نگاه سوالیمو دید به حرف اومد

لبخند زد_ ببخشید رنگارنگ بودن جزوتون نظرمو جلب کرد داشتم نگاه میکردم

خندم گرفت. همیشه بچه ها بهم میگفتن جزوه هات خیلی جالبن و به آدم روحیه میدن با اینهمه رنگی که استفاده میکنی

چیزی نگفتم فقط لبخند زدم

مریم_ کلاس بعدیمون چیه؟

_فکر کنم ادبیات

مریم_ همینجا باید بمونیم؟

_نمیدونم والا

برگشتم سمت محمد_ ببخشید برای کلاس ادبیات باید همینجا بمونیم؟

دوباره برگشت سمتم_ بله استاد میاد همینجا ولی تا اون موقع یک ساعت فرجه داریم میتونید این مدتو همینجا بمونید، برید سلف و یا تو حیاط

_سلف کجاست؟

romangram.com | @romangram_com