#هستی_من_باش_پارت_116
ـ کی بود؟
سرم و برگردوندم سمت صدا. روی پله ها وایستاده بود. انگار من نوکرشم که این طوری می گه.
ـ با توئم می گم کی بود؟
ـ پرسل بود.
ـ حتما باید ازت دونه دونه سوال بکنم؟ خب قشنگ بگو چی گفت؟
ـ تو مگه تلفن تو اتاقت نداری که منتظر می مونی تا من جواب بدم؟
دستش و محکم کوبوند روی نرده ی پله ها و عصبی گفت:
ـ ببین حوصله ات و ندارما. بهت می گم چی گفت؟
منم بلند گفتم:
ـ گفت غروب بریم پیشش.
غلط نکنم امروز از اون روزایی که سگ شده. یه نگاه به تیپش انداختم. یه شلوار لی طوسی، مشکی و با یه پلیورِ طوسی و کاپشن مشکی. البته با یه شال گردن طوسی خوش دوخت پوشیده بود. دیدم داره می ره بیرون گفتم:
ـ مگه قرار نیست بریم پیشِ پرسل؟
خیلی جدی گفت:
ـ می یام بعد می ریم.
romangram.com | @romangram_com