#هر_اشتباهی_عشق_نیست_پارت_82
شايد اگر مثله تموم دختراي دور و ورم با يه عشوه توي بغلم آروم مي گرفت ...عشقم فروكش كرده بود ...
من هميشه عاشق غرورش بودم.... عاشق چشاش كه نمي تونست زل بزنه تو چشام...
عاشق اينكه كه هيچ وقت عمدا شالش از سرش ننداخت ... تا اون روز قشنگ كه ديدمش ...
آني من توي رفاه بود و اصلا شبيه دخترايي نبود كه آزادي بيش از حد خرابش كرده باشه ...
هنوز بوي پاكي مي داد...
معصوم بود ...
مثه يه چيني ناب كه تو اين دوره زمونه كم پيدا ميشه ...
توي اين خيابون من و آني
سكوتي كه به هيچ قيمتي شكسته نمي شد ...
اين نسيم ...
بوي عطر شيرينش كه هر از گاهي مي زد و دلم رو بي تاب تر مي كرد ...
romangram.com | @romangram_com