#هم_خونه_پارت_165
یلدا هم بخوبی میدانست که او مثل همیشه سعی در پنهان کردن احساسش دارد. و حتما الان نگران صحبتهای
کامبیز است. نگران اینکه یلدا تا چه حد میداند. آیا اصلا میداند؟
.شهاب گفت راستی دیشب دوستت تماس گرفته بود . فرناز138
.آره کامبیز گفت
خب کامبیز دیگه چه ها گفت.؟
یعنی چی؟
.انگار خیلی با هم صمیمی شدید
.کامبیز پسر خوبیه
.شهاب جستجو گر به یلدا چشم دوخت و انگار ناگهان جرقه ای در ذهنش بزنداز جا برخاست
یلدا و دوستانش همگی در بوفه ی .نگاهش یلدا را ترساند... بدون کلام دیگری او را ترک کرد.روز هفدهم بهمن بود
دانشگاه مشؽول ناهار خوردن بودند و اینبار نوبت نرگس
.بود که تعریؾ کند
.نرگس گفت حالا قراره پس فردا برای ساعت چهار بیان خونه امون . مژده خانم همسایه مون گفت پسر خوبیه
.خیلی ازش تعریؾ میکرد. میگه مومن و نمازخونه. اما بابا گفته تا خودم نبینم و باهاش صحبت نکنم خیالم راحت نمیشه
.فرناز گفت بابای توهم که خدا میدونه چه ایرادهایی از بدبخت میخواد بگیره
یلدا پرسید نظر خودت چیه؟ عکسش چه شکلی بود؟
...نرگس لبخند محوی زد و گفت خب نمیدونم. بد نبود. یک جورایی نورانی و مومن بنظرم میرسید. بدم نیومد
فرناز گفت کچل بود.؟
.نرگس جدی شد و گفت نخیر
.فرناز گفت گفتم شاید علت نورانی بودن طرؾ رو پیدا کرده ام
.نرگس شکلکی در آورد و گفت با مزه
.یلدا گفت الهی یک کچل گیر خودت بیاد
.فرناز قیافه ی حق به جانبی گرفت و گفت من که دیگه خیالم از بابت محمد راحته. کچل هم بشه برام فرقی نمیکنه
یلدا با حسرت گفت خدایا چی میشد من هم از بابت شهاب خیالم راحت میشد.؟
.نرگس گفت حسرت به دلها.. یک دقیقه زبون به دندون بگیرید. مثل اینکه من داشتم تعریؾ میکردم
...فرناز گفت حالا پس فردا ببینش. بعد بیا تعریؾ کن . یک عکس که این همه تعریؾ نداره
.نرگس در حالی که با پا صندلی فرناز رو به عقب هل میداد گفت بیمزه ها . دیگه هیچی براتون نمیگم
یلدا گفت نرگسی جواب پسر عموت رو چی میدی؟
نرگس جواب داد. هیچی. وقتی من از جانب اون هیچ حرکتی ندیدم چیکار کنم؟ به نظرت میشه یک عمر
بشینم توی خونه و دلم رو با پیؽوم و پسؽوم های این و اون خوش کنم؟ اصل اینه که مرد باشه و توی این گیر و دار
.پا پیش بذاره . والا خواستن دورادور و لم دادن توی خونه رو همه بلدند
.فرناز به شوق آمد و گفت دمت گرم . بخدا راست میگی
نرگس بسویش براق شد و گفت فرناز اگه حرؾ زدنت رو درست نکنی... بابا آبروی هر چی دانشجوی ادبیاته
romangram.com | @romangram_com