#گودبای_تهران_پارت_93

...... ...... ...... ....... .......

ساعاتی رو گریه کردیم تا اینکه بیخیال شدیم

بعد کم کم حاضر شدیم واسه مراسم خاستگاری امشب

پوووف

ی تونیک قشنگ پوشیدم

امشب درسته بد بود ولی به نوعی شب ازادی من از این خونه بود!



-ترنم خوبه؟

ترنم ی نگاهیی کردو گفت: تو کاری میکنی که پسره تا اخر عمر ازدواجو ببوسه بزاره کنار

-خفشو عوضی مگه چمه؟

+شبیه اختاپوسای تازه به بلوغ رسیده شدی

-تو اصلا اختاپوس از نزدیک دیدی تو عمرت که از دوران بلوغش واسه من حرف میزنی؟

شروع کرد با لحجه افغانی گفت: بلی خوهَرَم ، شوما یِک دقیقَه برو جلو ایِنَه خودت را نیظاره کن


romangram.com | @romangram_com