#گودبای_تهران_پارت_80
رفتیم تو اشپزخونه و افتادیم به جون یخچال
ترنم: نازی ببین دیگه چیزی نیست؟
-نه دیگه جارو کردیم یخچالو
نشستیم رو میزو مشغول خوردن صبحانه شدیم
ترنم همونجور که لقمه میگرفت گفت: دلمون پوسید تو خونه
-اهووووم
+پوووف
-وای خدا کی حوصله امشبو داره
+میگم بهونه بیار بگو لباس ندارم حداقل بریم بیرون ی نفسی بکشیم
-اهوووم فکر خوبیه ، معلوم نیست کجا رفتن حالا!
+با ثریاجون رفتن دَدَ
-دهن سرویساا
+از این یارو سهیل چرا هیچ خبری نیست؟! کم کم دارم ازش ناامید میشم
romangram.com | @romangram_com